نا امیدی در مسیر مهاجرت و ۱۰ راهکار برای غلبه بر آن

نا امیدی در مسیر مهاجرت و ۱۰ راهکار برای غلبه بر آن

زمان مطالعه : 12 دقیقه

ناامیدی یک واقعیت است که بارها برای تک تک ما به وجود آماده است. می‌توان گفت ناامیدی نوعی اندوه است؛ اندوهی که از مقایسه آنچه که می‌خواستیم با آنچه که هستیم، ایجاد می‌شود. در مسیر پیشرفت شغلی و مهاجرت، نا امیدی میتواند ریشه های بسیاری داشته باشد، از طرز تفکر و منطق فکری گرفته، تا صحت اطلاعات، گستره قوانین و میزان تلاش و حمایت های موجود.

نا امیدی در مسیر مهاجرت و ۱۰ راهکار برای غلبه بر آن

توجه: در ادامه دو ویدئو کوتاه توسط خانم دکتر نظامی و دکتر زربخش در سایت یوتیوب بارگزاری شده که در صورتی که آنها را نمیبینید، از فیلتر شکن مناسب استفاده کنید.

زمانی که انتظاراتمان در زندگی تحقق نمی‌یابد، ناخودآگاه احساس ناامیدی می‌کنیم. احساس ناامیدی کردن چیز عجیبی نیست، تنها باید یاد بگیریم و تمرین کنیم که چطور با این احساس کنار بیاییم. یک فرد امن، یا منتور با تجربه و یا روانشناس و کوچ ماهر می‌تواند در شناخت و کنار آمدن با این احساس و هر احساس ناخوشایند دیگر به شما کمک کند. ممکن است در این مسیر مجبور شوید تا به اعماق ضمیر ناخودآگاه خود سفر کنید، تا باور ها و اطلاعات نادرست را کشف کنید. ولی نهایتا با مدیریت این احساسات، میتوانید به موفقیت برسید و زندگی موفق و ثبات روحی را تجربه خواهید کرد.

نا امیدی چیست؟

در لغت واژه یأس و ناامیدی به فقدان امید و برآورده نشدن انتظارات تعبیر میشود. به عنوان یک حس، یأس به احساس پشیمانی یا اندوه ناشی از فقدان مربوط می‌شود. در حالت کلی یک فقدان می‌تواند ازدست‌دادن یک دارایی  یا تغییر در موقعیتی باشد مانند ازدست‌دادن شغل یا خانه، گرفتن نمره پایین در کنکور یا جواب تست زبان بد.

افراد به دلایل مختلف دچار نا امیدی در حین مسیر می‌شوند. درست همان‌طور که هرکسی به دلیلی ناامید می‌شود، پاسخ هر کس به این احساس نیز بسیار شخصی و متفاوت است. این احساس باعث می‌شود فرد علاقه خود را به موضوعات مهم، فعالیت‌ها، رویدادها، افراد و یا هدف از دست بدهد. وقتی ناامیدی در شخص قوی میشود، حتی دیگر چیزهایی را که قبلاً مهم بودند، برایش ارزش ندارند. احساس یأس غالباً با احساس ناتوانی، درماندگی، دل کندن، اسارت، افسردگی و انزوا همراه است.

بی‌توجهی به ناامیدی مهاجرت چه تأثیری در سلامت روان دارد؟

احساس یأس در مسیر پیشرفت شغلی و یا مهاجرت مداوم اثر سوء بر سلامت روان فرد دارد. برای افرادی که هنوز پروسه پیشرفت تحصیلی شغلی یا مهاجرت را شروع نکرده اند، ممکن است این احساس به کل پیش نیاید، چون انتظار و برنامه ریزی هنوز انجام نشده است. ولی وقتی شخص یک بار مسیر را شروع کرده، و در طی مسیر ناامید میشود، احتمال ابتلا به اختلالات روانی وجود دارد. این اختلالات میتواند شامل این موارد باشد: افسردگی، اضطراب، اختلال دو قطبی، اختلالات تغذیه، استرس پس از شکست. در موارد بسیار شدید امکان بروز اختلالات شدید تا از وابستگی به مواد و ایده‌های خودکشی نیز محال نیست.

چرا احساس ناامیدی می کنیم؟

ناامیدی عمدتا ناشی از عدم تطابق و ناهماهنگی میان احساسات، افکار و انتظارات ما با واقعیت است. برخی از انواع ناامیدی در مسیر مهاجرت و پیشرفت تحصیلی شغلی، قابل پیش‌بینی و پیشگیری هستند، شناخت این دسته از ناامیدی‌ها و پاسخ مناسب به آن‌ها اهمیت دارد. اما احساس ناامیدی مداوم و مزمن در مسیر پیشرفت، می‌تواند نتیجه الگوی تفکر نادرست، اطلاعات نادرست و یا شاید یک منطق نادرست باشد. برای شناخت و درمان ناامیدی‌هایی که به این علت ایجاد می‌شوند، باید الگوی تفکر و روند تصمیم گیری ها را بازبینی و اصلاح کنید.

واکنش شما به حس نامیدی و روشی که برای غلبه بر آن انتخاب می‌کنید، تا حد زیادی به منبع و دلیل ناامیدی بستگی دارد. برای مثال اگر برای یک موقعیت شغلی درخواست داده‌اید و موفق به گرفتن آن نشده‌اید، ناامید می‌شوید و به این فکر می‌کنید که اگر ارتقا شغلی را گرفته بودید، چقدر همه چیز در زندگی‌تان بهتر می‌شد. در مواردی ازاین‌دست، باید تصمیمی بگیرید. می‌خواهید در همین شغل، زیر دست کسی کار کنید که برای شما جای پیشرفت ندارد؟ یا اینکه می‌خواهید مسیر پیشرفت تحصیلی شغلی خود را در جای دیگری امتحان کنید؟

آیا نادیده گرفتن و انکار ناامیدی راه حل است؟

برخی تصور می‌کنند اگر در مورد چیزی حرف نزنند، آن چیز اتفاق نمی‌افتد یا خودش حل می‌شود. این تصور بیشتر به نگاه برمیگردد که اگر به چیزی توجه کنید، در واقع دارید به ان انرژی میدهید و وقوع آنرا محتمل تر میکنید.

در عمل این‌طور نیست. این طرز فکر، متأسفانه، تأثیر منفی بر عمیق‌تر شدن حس نوامیدی دارد. به علاوه، عدم توجه به این حس باعث می‌شود که برای حل مشکل اقدامی نکنید. تأثیرات منفی ناامیدی حل نشده بر روابط فردی و حرفه ای نیز دیده می‌شود. این بدان دلیل است که کسی که نا امید است به دلیل ترس از طرد شدن یا یأس بیشتر، به سختی می‌تواند به کسی اعتماد کند.

چشم اندازهایمان در مسیر مهاجرت را جدی بگیریم

مارتین سلیگمن، از اساتید روانشناسی مثبت و طراح نظریه درماندگی آموخته‌شده می گوید: “ما بیش از اینکه توسط گذشته برانگیخته شویم، به وسیله ی آینده فراخوانده می شویم”. منظور سلیگمن این بود که چشم اندازها و آرزوهای ما بسیار بیشتر از تاریخچه ای که بر ما گذشته به تاب آوریمان کمک می کند، ما را بر می انگیزد و به حرکت وا میدارد. در واقع مسیر زندگی ما، چه به صورت فردی و چه جمعی، تا حد زیادی به موانع و فرصت هایی مربوط می شود که پیش روی ما قرار دارد نه آنچه در گذشته برای ما اتفاق افتاده است. شگفت انگیز بودن این عقیده، بیش از قابل اثبات بودن آن اهمیت دارد. این سخن دقیقا تایید کننده ی این نظریه است که انسان ها با تکیه بر طبیعت تکامل یافته لُب های پیشانی شان، برای توجه به آینده ساخته شده اند. پیش بینی آب و هوا، برنامه ریزی برای تعطیلات و بازنشستگی، آماده شدن برای جلسات، قفل کردن در ماشین، پس انداز پول، ایجاد تمهیدات برای مهاجرت، تحصیل یا اشتغال در یک کشور خارجی و بسیاری از فعالیت های دیگری که انجام می دهیم به ظرفیت شگرف ما برای فکر کردن درباره ی آینده اشاره دارد.

 فرض کنید به فکر یک مهاجرت تخصصی و اخذ موقعیت شغلی مناسب خود در آن کشور هستید. چشم انداز شما چیست؟ قرار است در آن کشور و در آن موقعیت شغلی به چه امکانات و چیزهایی برسید؟ اگر به آنها برسید تبدیل به چه فردی می شوید؟ چه موقعیت ها و فرصت هایی را کسب خواهید کرد؟ آیا برای رسیدن به آن چشم انداز زیبا و پرهیجان، برای خود اهداف کوتاه مدت قابل دستیابی تنظیم کرده اید؟ آیا نقشه راه را می دانید؟ آیا موانع کنونی خودتان را می شناسید؟ آیا مدیریت زمان و اولویت را آموخته اید؟


بسیاری از ما میدانیم که اشتغال یا تحصیلمان در کشوری که به آن علاقمندیم و برایمان جای پیشرفت دارد، لذت بخش و تحول آفرین است. اما چون مسیر آینده سرشار از ناشناخته هاست، گاهی در ما حس ناامیدی یا شکست ایجاد می کند. دلیل این اتفاق این است که ما اغلب درباره ی موقعیت هایی که تا به حال تجربه نکرده ایم، اطلاعات کافی و مناسبی نداریم که بتوانیم بر اساس آن احساسمان را در آینده حدس بزنیم. پس یک راه جلوگیری از بروز این مساله این است که با شخصی که قبلا تجربه آن را داشته و موفق شده صحبت کنیم یا از افرادی که دارند باانگیزه و پشتکار سمت همان هدف میروند بخواهیم هم موفقیت ما باشند. زیاد روی نتیجه مشخصی در آینده متمرکز نشوید، از مسیر و دستاوردها و تاثیری که فعالیت هایتان در پیامدهای مهاجرت دارد آگاه شوید و لذت ببرید. با خودتان فکر کنید که کدام دستاوردها و مزایای مسیر آینده برایتان جذاب است. بر آینده ی دورتر که لذت پایدارتری دارد متمرکز شوید. عوامل شکست و ناامیدی تان را پیش بینی و مدیریت کنید اما تمرکزتان بر دستاوردهایتان باشد. یک سوال مهم: برای رسیدن به هدفتان چه کارهایی کرده اید؟ آیا مسیر شما را هموار کرده است؟ اگر نکرده است علت عدم تاثیرش چه بوده؟ کدام اقدامات را هنوز انجام نداده اید؟ علت عدم اقدام شما چه بوده است؟

از این جهت، میتوانیم ناامیدی ها به لحاظ زمان اتفاق افتاد آنها به سه دسته تقسیم کنیم. ناامیدی قبل از شروع مسیر. ناامیدی در طی مسیر و ناامیدی پس از رسیدن به مقصد. دومین مورد تمرکز این مقاله است و در ادامه بیشتر به ناامیدی های مسیر پیشرفت شغلی و مهاجرت اشاره میکنیم.

image-2
image-1

 ۱۰ راهکار برای امیدواری به مسیر پیشرفت شغلی و مهاجرت موفق

وقتی یک فرد دچار یأس و ناامیدی میشود، لزوما در گام اول جای نگرانی نیست. این ناتوانی در برخورد با آن و حل مشکل است که جای نگرانی دارد. مقابله با حس نگرانی و ناامیدی به تلاشی آگاهانه و حمایت یک همراه و راهنمای دلسوز نیاز دارد. با استفاده از روش‌های زیر می‌توانید بر حس منفی ناامیدی خود غلبه کنید و به مسیر خود در پیشرفت شغلی و حرکت به سمت یک زندگی بهتر ادامه دهید.

آگاهی احساسی و خودشناسی

یکی از بهترین راه‌ها برای سلامت روانتان، تأیید احساسی است که در موقعیت فعلی دارید. با خودتان صادق باشید تا بتوانید با خودتان و دیگران در مورد احساستان حرف بزنید. اگر یک استاد راهنما و مشاور امین دارید، و می‌توانید از احساستان با او حرف بزنید، این می‌تواند به شما کمک کند که چشم‌انداز بهتری نسبت به موقعیت فعلی خودتان، بر روی نقشه راه داشته باشید.

اگر به هیچ وجه نمی‌توانید به اطرافیان خود اعتماد کنید و از افشای راز هراس دارید، میتوانید به خودتان مشاوره بدهید. سعی کنید افکار و احساستان را بنویسید، و با فاصله کمی آنرا بخوانید. نقشه راه را مداوم بررسی کنید و موقعیت فعلی خودتان را بر روی نقشه ترسیم کنید. آیا طبق برنامه ریزی و نقشه راه، پیشرفت مثبت دارید یا منفی؟ این از روشهای بسیار مفید در پیشرفت شغلی و تحصیلی است.

اگر در انجام این نیز با مشکل مواجه شده اید، ناگزیر باید با یک مشاور یا روان‌شناس غیر آشنا صحبت کنید. پروسه اعتماد کردن به یک روانشناس راحت نیست، و قبل از هر چیز باید مطمئن شوید که این مشاور، روانشناس و یا رواندرمان، تجربه و تخصص های مرتبط را دارد و آیا خودش از مشکلات مشابه رنج نمیبرد؟ برای افرادی که در ایران هستند، این یک مشکل اساسی است که بعضا روان شناس ها، پیش داوری نسبت به مراجعان دارند و در مواردی به دلیل حضور در جامعه مشابه، از درد های یکسان اجتماعی، اقتصادی و کمبود تخصص رنج میبرند.

با این وجود، صحبت کردن با مشاور امین، برای آگاهی عاطفی و خودشناسی بسیار مفید است. البته فقط یک رواندرمان با تجربه می‌تواند از مراجع خود حمایت کند و با شنیدن احساس و مشکلش، راهکاری برای حل آن ارائه دهد. پس باید مراقب باشید که در برخورد با مشاوران و روانشناسان همیشه نباید فرای خودشناسی، انتظار راه حل داشته باشید.

پایین آوردن استانداردها و رسیدن به سطح انتظارات واقعی

یکی از مشکلات اصلی در مسیر پیشرفت شغلی و مهاجرت تخصصی، به تخمین پیچیدگی مسیر برمیگردد. به عنوان مثال پیدا کردن یک شغل در خارج از کشور برای یک شخص که با تمرکز بسیار زیاد کار میکند، ممکن است که فقط حدود هزارساعت پیچیدگی داشته باشد. از طرفی برای شخص دیگری که با تمرکز کمتر و کم انگیزه کار می کند، ممکن است که همان پروسه، دو یا سه برابر وقت بگیرد.

یک کار جوی پرانگیزه و با تخصص مورد نیاز صنعت، ممکن است که تنها با چند صد مورد اپلای به مصاحبه‌های شغلی دعوت شده و نهایتاً پس از چندین مصاحبه یک قرارداد کار را دریافت کند. در حالیکه یک کار جوی حد متوسط و با تخصص عمومی تر، احتمالاً احتیاج به فرستادن چندین هزار درخواست شغلی و یا انجام پروژه های جدید برای بهبود رزومه داشته باشد. علاوه بر این ممکن است که یک کارجوی با تخصص متوسط ، نیاز به انجام ده ها مصاحبه و شبیه سازی مصاحبه داشته باشد، تا اینکه بتواند اولین قرارداد را دریافت کند. از طرفی دریافت قرارداد کار یا پذیرش از یک موسسه خارجی، همچنان به مفهوم تثبیت و موفقیت نیست.

این طبیعت انسان است که رؤیاپردازی کند و امید داشته باشد و البته کار درست و سالمی است. اما مرز آن باید حفظ شود و واقعیت نباید با توهم مخلوط شود. گاهی رویاپردازی و خیال در جهت برعکس عمل می‌کند و شخص بیش از آنچه هست اوضاع را منفی تصور می‌کند. نوشتن اوضاع و فهرست‌برداری برای غلبه بر نا امیدی مفید است. حقایق را در مورد زندگی‌تان بنویسید و تأثیر آنها را بررسی کنید. بدین ترتیب، علاوه بر عدم افشای حقایق زندگی‌تان برای دیگران، درد بهتری نسبت به شرایط پیدا می‌کنید. ممکن است در نهایت به این نتیجه برسید که شرایط آن‌طور هم که تصور می‌کردید بد نیست.

 

دستیابی به ایده‌آل ممکن نیست. همیشه چیزی بهتر و بالاتر وجود دارد. کسی که دچار ایده‌آل‌گرایی است هرگز راضی نمی‌شود. همیشه عیب و نقصی در موضوع وجود دارد و جای بهبود وجود دارد. ازاین‌رو، احساس ناتوانی، بی‌کفایتی و نارضایتی در شخص هیچ‌وقت تمام نمی‌شود. در پیشرفت کردن هم ممکن است دچار احساس یأس شوید، اما پیشرفت به صورت مرحله‌ای و با صبوری ممکن است. همیشه استانداردی وجود دارد که بر اساس آن می‌توانید پیشرفت کنید و بهبودی شرایط را زیر نظر داشته باشید.

 

پایین آوردن توقعات و افزایش تلاش، خود باعث می‌شود که موفقیت‌های بیشتری کسب کنید. به خودتان فشار وارد نکنید و بیش از حد انتظار نداشته باشید. واقع گرا باشید. حتی این یک واقعیت است که پاره ای از  واقعیت ها به مرور زمان تغییر میکنند. بحران های اقتصادی و اجتماعی از قبل برنامه ریزی نشده اند و برخی از امور در کنترل شما نیستند. از آنها چشم‌پوشی کنید و تنها بر اموری تمرکز کنید که روی آنها کنترل دارید.

تخلیه عاطفی

با خودتان صادق باشید و احساستان را مخفی نکنید. تخلیه غصه‌ها، گریه کردن و ابراز خشم، هر یک به شکلی  برای غلبه بر ناامیدی مفید است. برای بیان احساستان از هر راهی که برای شما بهتر است کمک بگیرید. همه راه ها را امتحان کنید. برای برخی از افراد نوشتن بهتر است. گزارش های مروری ماهیانه روشی مناسب برای تخمین پیشرفت شماست.

برخی افراد حرف زدن با یک مشاور، استاد  یا دوست امین، احساس بهتری به زندگی و پیشرفت شغلی پیدا می‌کنند و می‌توانند از حس نا امیدی خلاص شوند.

آرامش را در آغوش بگیرید

یک شخص نا امید دائماً در اضطراب است، به‌نحوی‌که همیشه طوفانی در ذهن او به پاست. در رولانی مدت، این برای سلامت روان، مفید نیست. مسلم است که شما برخی از روزها بهتر پیش میروید و نتایج ملموس تری دارید، و بعضی روزها نتایج پیشرفت کم است. در اینجا اهمیت دارد که شخص بررسی کند چه چیزی باعث حس خوشحالی و آرامش شده است.هر جا لازم است به نتایج قبلی مراجعه کنید. به گزارش های ماهیانه قبلی مراجعه کنید که در چه شرایطی آرامش و پیشرفت داشتید. رها کردن حس خشم و یأس باعث آزاد شدن ذهن از حس بد شده و آرامش را به زندگی فرد بازمی‌گرداند.

صبوری

نامه پذیرش، قرارداد کار و یا ویزا در کمتر از یک ساعت امضا و صادر می شود. پرواز شما به کشور دیگری برای مهاجرت نیز در فاصله چندین ساعت انجام میشود. اما اگر دقیقتر نگاه کنید، این موفقیت های بزرگ در مسیر پیشرفت شغلی و مهاجرت نتیجه ماه ها و یا حتی سالها تلاش انباشته شده است.

بسیاری از کارها یک‌شبه نتیجه نمی‌دهند. بارها باید شکست بخورید تا نهایتا یک روز طعم موفقیت را بچشید. چیزی تحت عنوان یک‌شبه پولدار شدن، راه‌های ساده برای موفقیت، روش‌های سریع و بدون تلاش وجود ندارد. برای غلبه بر نا امیدی و رسیدن به موفقیت در هر چیزی باید واقع گرایانه و سخت تلاش کنید. بر خلاف رویاها و افسانه ها که اتفاق ها به صورت شانسی و ناگهانی برای یک شخص اتفاق می افتد ، دنیای واقعی به تلاش و تجربه سختی نیاز دارد.

شعارها و تبلیغات و بازدید از صفحات اجتماعی به خصوص اینستاگرام می‌توانند باعث ناامیدی شما شوند. شاید تصور می‌کنید همه به سادگی موفق شده‌اند و فقط شما مانده‌اید. نه این‌طور نیست. در پس اینها نقاب های زیادی ست. شما تلاش کنید و برای موفقیت صبور باشید.

دوری از آدم‌های منفی، قضاوت کننده و تحقیرکننده

یکی از دلایل نا امیدی وجود آدم‌هایی است که همیشه وجه منفی امور را می‌بینند. آدم‌هایی که همیشه از شرایط گلایه دارند، امیدی به زندگی ندارند و منفی‌باف هستند، حس امید را از شما می‌گیرند. دیدگاه آنها به زندگی مانع از آن می‌شود که شما نیز چشم‌انداز بهتری داشته باشید.

گروه دوم افرادی هستند که با قضاوت های ناامید کننده خود و مقایسه شما با افراد دیگری که شرایط آنها را خیلی خوب هم نمی دانند، دانسته یا ندانسته، سعی در ناامید کردن شما دارند. این دسته از افراد می توانند که خسارت های روانی بسیار بزرگتری نیز به شما وارد کنند.

 نهایتا از آدم‌هایی که شما را تحقیر می‌کنند، تمسخر می‌کنند و صفت‌های منفی به شما می‌دهند، دوری کنید.

تجربه

نا امیدی اجتناب‌ناپذیر است. از قضا می‌تواند برای شما مفید باشد. احساس یأس از شکست‌هایی ناشی می‌شود که در زندگی داشته‌اید. به خودتان یادآوری کنید که اینها درس‌هایی است که باید بیاموزید و از آن برای پیشگیری از تکرار مجدد استفاده کنید.

با احساس یأس، خودتان را به کل نفی نکنید. در هر شکست، به این فکر کنید که به عنوان یک انسان چه نقاط قوتی دارید. چه کاری از دستتان برمی‌آید تا شرایط را درست کنید؟ دارای چه توانایی‌هایی هستید؟ وقتی به خودتان از نقطه قوت نگاه کنید، احساس بهتری خواهید داشت و این احساس به شما کمک می‌کند که از جایتان برخیزید.

برنامه‌ریزی دقیق

یکی از علل نا امیدی می‌تواند به‌هم‌ریختگی زندگی و تمایل افراطی برنامه به کار زیاد یا بی‌برنامه مفرط باشد. برای زندگی‌تان برنامه دقیقی داشته باشید که شامل ساعت‌هایی برای کار یا تحصیل، برنامه‌های شخصی، تفریح، استراحت و غیره باشد. برنامه شما باید به نحوی باشد که به تمام امور و زمان‌بندی‌های مشخص شده برای پروژه‌ها و ساعت‌هایی برای تفریح و امور شخصی باشد. وجود برنامه مانع از استرس، عقب افتادن از برنامه و بی‌برنامه‌گی می‌شود.

تلقین مثبت

همان‌طور که گفتیم نا امیدی می‌تواند از تحقیر و تمسخر اطرافیان ناشی شود. بسیاری از افراد ضعف‌های شخصیتی خود را با مسخره و تحقیر کردن دیگران جبران می‌کنند، این لزوماً به معنی آن نیست که حرف‌های آنان در مورد شما درست است. در یک ورقه فهرستی از توانایی‌ها و ویژگی‌های مثبت خود را یادداشت کنید. بر اساس همین توانایی‌ها برای موفقیت بیشتر خودتان و غلبه بر تحقیرهای دیگران تلاش کنید.

مشاوره و همراهی یک منتور

شناخت درمانی یکی از روش‌های درمان نا امیدی است که توسط مشاوران، روان‌شناسان با تجربه بارها اجرا شده است. تجربه نشان داده که پیدا کردن یک درمانگر که آشنایی به جزیات تخصصی و پیچیدگی های مسیر دارد، ساده نیست. والی اگر شانس این را دارید که ی راهنما و منتور با تجربه روان شناسی در کنار خود داشته باشید، حتما از این موقعیت برای شناخت و درمان ناامیدی استفاده کنید.

 نقش یک استاد راهنما، مثل یک فانوس دریایی  و چراغی در تاریکی برای شماست. یک استاد راهنما و منتور کسی است که خود مسیر موفقیت را طی کرده و شما را در یک مسیرپیشرفت شغلی و حرفه ای راهنمایی میکند که خود قبلا رفته است. 

برای افرادی است که احساس یأس را تجربه می‌کنند. این نوع کمک تخصصی روانی، معمولا به صورت ضمنی صورت میگیرد. استاد راهنما به صورت همزمان، نقاط ضعف تخصصی تکنیکی را از یک طرف و افکار و مفروضات منفی فرد را از طرف دیگر هدف قرار می‌دهد.

در بسیاری از موارد، منتی یا شاگرد در بعضی جلسات اول، در برابر مداخلات روانی مقاومت می‌کند چرا که باید اعتبار فرضیات خود را با دقت مورد تجزیه‌وتحلیل قرار دهد.  ولی به تدریج و با مرور زمان اعتماد دو طرفه بین استاد و شاگرد ایجاد میشود و این هماهنگی به پیشرفت کار سرعت می بخشد.

بااین‌حال، مشاوران با تقویت اعتمادبه‌نفس فرد، می‌توانند بر موانع درمان غلبه کنند و مسیر بهبودی را برای مراجع تسهیل کنند.